تاكنون نويسندگان و انديشمندان بزرگ داخلي پيرامون شخصيت امام و نقش كارآمد و خارقالعاده و رهبري الهي و پيامبرگونه آن بزرگوار داد سخن دادهاند و هر كدام به تناسب توان و مايه شور و شوق و معرفتي كه داشتهاند در تحليل انقلاب اسلامي و نقش بينظير امام در شكلگيري، تكوين، حيات و تداوم انقلاب مطالبي را به گونه شفاهي يا كتبي ضبط و ثبت كردهاند، اما نبايد پنداشت كه سخن آنها سخن آخر است و با وجود انبوهي از مصاحبه، خاطره، و تحليل تصور كرد كه به پايان راه رسيدهايم.
عظمت و گستردگي و تنوع ابعاد امام و اثرات و بركات انقلاب بحدي است كه هرچه بيشتر بينديشيم و قلم بزنيم به ضعف و كمكاري خود بيشتر پيميبريم. امروز هم براي تبيين بسياري از مسائل و جريانها و روشن شدن مرز حق و باطل و صحت و سقم حركتها و مواضع، دقيقترين و صحيحترين معيار و فرقان، همان سخنان و رهنمودها و سيره و سنت مبارك حضرت امام است و بس. در همين راستاست كه ماندگارترين و محبوبترين و موجهترين افراد و جريانها آنانند كه مواضع و سمت و سويي نزديك به امام و خط و مشي و مرام او دارند. البته در صورت تغيير زاويه ديد و خود را در جايگاه ديگران قرار دادن چه بسا كه برخي تلقيها و تعريفها و شناختها از انقلاب و امام متفاوت باشد و آنان كه در طي طريق، دچار اعوجاج و لغزش ميشوند هم از اين نقطه و تغيير زاويه يا برداشت غلط و كج انديشانه و استنباط و تفسير به راي از خط و كلام و مرام امام است. با ذكر اين مقدمه وارد بحث و مدخل اصلي مورد نظر ميشويم كه همانا "امام و انقلاب اسلامي در آيينه انديشه جهان " است.